هوش هیجانی به عنوان مهارتی جهت تشخیص احساسات خود و دیگران به کار می رود. با این مهارت می توانیم بین احساسات مختلف تفاوت قائل شویم و احساسات خود را برای سازگاری با محیط اطرافمان مدیریت کنیم و پس از تسلط بر خود، می توانیم موقعیت بهتری برای رسیدن به اهداف پیدا کنیم.
10 دلیل نیاز پزشکان به هوش هیجانی
در اینجا 10 دلیل وجود دارد که پزشکان برای مبارزه با فرسودگی شغلی به آموزش رهبری هوش هیجانی (EI) نیاز دارند:
1. فرسودگی شغلی: آکادمی ملی پزشکی خاطرنشان کرد که بیش از نیمی از پزشکان آمریکایی علائم فرسودگی شغلی را دارند. این سندرم با “درجه بالایی از خستگی عاطفی و احساس کم از موفقیت شخصی” مشخص شد. آنها به رابطه بین نارضایتی پزشکان و مراقبت هایی که از بیماران می کردند ، اشاره کردند ، با مطالعاتی که نشان داد “تأثیر قابل توجهی بر کیفیت و خطر سوء رفتارها دارد.”
اکنون می دانیم که فرسودگی شغلی علت اصلی خطاهای پزشکی، پرونده های مربوط به سوء رفتار و شکایات بیماران و همچنین افسردگی پزشک/مصرف مواد مخدر/خودکشی و موارد دیگر است.
اگرچه تمرکز اصلی در اینجا بر پزشکان است، اما مطالعات بر روی پرستاران، شیوع فرسودگی شغلی و افسردگی را به طور مشابه گزارش می کند. در مطالعه بعدی روی تقریباً 68000 پرستار ثبت شده در سال 2007 گزارش شد که 35 درصد ، 37 درصد و 22 درصد از پرستاران بیمارستان ، پرستاران خانه سالمندان و پرستاران شاغل در محیط های دیگر از درجه خستگی عاطفی بالایی برخوردار بودند.
2. فشار لحظه ای: پزشکان در تمام طول روز تصمیمات مرگ و زندگی را می گیرند. این فشار زیادی است که در آن تصمیمات حیاتی باید در لحظه گرفته شود. یک اشتباه می تواند به معنای مرگ باشد. در اکثر مشاغل، یک اشتباه این پیامدهای شدید را ندارد. تنها چند حرفه دیگر با فشار لحظه ای وجود دارد، مانند نیروهای مسلح، پلیس، آتش نشانان، کنترل کننده ترافیک هوایی و خلبانان.
3. هوش هیجانی توسعه نیافته: برای قرار گرفتن در سطح 1 درصد سالانه در سال و ورود به دانشکده پزشکی و برنامه های اقامتی، دانش آموزان باید بر رشد شناختی خود مانند مطالعه علل و معلولها و ایجاد مهارت های ارتباطی تمرکز کنند. همچنین زمان یا تمرکز بر رشد عاطفی مانند خودآگاهی، شناخت الگوها و عوامل محرک شما، تنظیم احساسات، مدیریت مکالمات دشوار و ایجاد همدلی آنها وجود ندارد.
4. نقاط کور: همه ما نقاط کوری داریم که اگر آن ها را پیدا نکنیم، موفقیت شما را تضعیف می کنند. مارشال گلداسمیت ، یکی از مربیان برتر اجرایی با مدیران Fortune 100 ، می گوید از روی تجربه خود 70 درصد مردم فکر می کنند در 10 درصد برتر قرار دارند. این یک نقطه کور بزرگ است. با استفاده از مربیگری هوش هیجانی ، ارزیابی ، بازخورد 360 درجه و مصاحبه می توانید نقاط کور خود را تعیین کرده و آنها را روشن کنید.
5.عقده قهرمان: برای پزشک شدن ، افراد باید در طول سالیان زیاد فداکاری های قابل توجهی انجام دهند. پزشکان به طور متوسط باید 10تا12 سال تحصیل داشته باشند. همچنین آنها مجبورند در طول دوران تحصیل جزء 1 درصد بالای کلاس خود باشند و عادت کرده اند باهوش ترین فرد در اتاق باشند. آنها بسیار باهوش و با اعتماد به نفس در مورد هوش و حل مشکلات به خود افتخار می کنند. در نتیجه ، احساس خطا و بررسی مفروضات و تصمیم گیری برای آنها دشوار است. راحت تر می توان تصور کرد که تصمیمات آنها تصمیمات درستی است. در طول سالهای مدرسه تقویت شده است که پاسخهای آنها معمولاً پاسخهای صحیح است. هر چند هنگام کار از فرسودگی شغلی ، ممکن است در آن لحظات حساس دیگر آنها باهوش ترین افراد در اتاق نباشند.
6. سرخوردگی و بدبینی: معمولاً برای پزشکان چهل ساله یک بحران هویت رخ می دهد. پس از به تأخیر انداختن لذت، سرگرمی و معاشرت برای دهه ها برای حرفه ایده آل خود ؛ واقعیت موجود روزمره افسرده کننده است. گذراندن زمان کمتر با خانواده خود و افزایش تنش های خانوادگی منجر به نارضایتی و پرسش می شود ، “آیا این همان چیزی است که من برای آن ثبت نام کردم؟”
7. آموزش های سنتی محور: پژوهشهای جدید در زمینهی یادگیری و علوم اعصاب نشان میدهد افراد با داشتن استراحت کافی، خواب کافی و تمرکز بهتر یاد میگیرند اما این یافتهها در آموزش پزشکان به کار گرفته نمیشود. مدیر یک برنامهی رزیدنتی معتبر اظهار داشت: «ما محیطی خسته و فرسوده داریم». پزشکان قدیمی مجبور بودهاند ساعتهای کاری طولانی و کمخوابی را تحمل کنند و انتظار دارند رزیدنتهای جدیدشان عین آنها این شرایط را تحمل کنند (ناهار، در آسانسور و در مسیر رفتن به یک جلسه یا در زمان ویزیت بیماران خورده شود. در صورت کشیک بودن، یکی دو ساعت خواب باید کافی باشد). حوزهی آموزش پزشکی به تازگی شروع به پذیرفتن برخی تغییرات کرده و برخی دورههای رزیدنسی در مورد هوش هیجانی، استراتژیهای مقاومت و تابآوری به پزشکان آموزش داده میشود.
8. عوامل محیطی:
امروزه پزشکان با استفاده از پرونده الکترونیکی ، 60-90 دقیقه وقت اضافی خود را به تکمیل سوابق خود اختصاص می دهند. در صورت تاخیر در یادداشت های خود ، یادداشت های تاخیری خودکار دریافت می کنند. یکی از جراحان 18 ساعت پس از عمل جراحی اعلام کرد که برای تکمیل سوابق خود چند بار به او اطلاع داده می شود. مهمترین عوامل محیطی شناساییشده توسط پزشکان که منجر به فرسودگی میشود عبارتند از:
- مسئولیتهای اداری زیاد
- ساعات کاری زیاد
- بالا نبودن درآمد
- احساس بیاهمیتی
- کامپیوتری شدن فزایندهی حرفهی پزشکی
- بیماران بدقلق و ناخوشایند
- ویزیتهای زیاد روزانه
9. پزشک به عنوان “ترموستات احساسی” تیم: روحیه و مزاج پزشک بیش از آنچه تصور می شود بر همه اعضای تیم تأثیر می گذارد. گالوپ (2015) دریافت که 50 تا 70 درصد از جو تیم تحت تأثیر رهبر تیم است. اگر رهبران آرام و مسئولیتپذیر باشند، تیمشان نیز چنین است؛ اگر آنها بیحوصله، دچار استرس و تحریکپذیر باشند، تیم نیز همینطور خواهد بود. در سلسله مراتب بیمارستان، پزشک حتی ممکن است تأثیر بیشتری بر جو تیم جراحی یا اورژانس بگذارد. خلقوخوی پزشک مسریترین خلق در محیط درمان است.
10. تصمیم گیری خستگی بر کیفیت تصمیم گیری تأثیر می گذارد: در دنیای امروز همه ما “دیوانه وار مشغول ” هستیم. برخی از افراد این را محیط VUCA می نامند که به معنای بی ثبات ، نامشخص ، پیچیده و مبهم است. برای برجسته بودن ، یک فرد باید بتواند با اطلاعات و دانش کافی در لحظه تصمیمات مؤثر اتخاذ کند. این امر برای به دست آوردن ورودی دقیق برای بهبود خروجی است. ورودی هوش هیجانی شناخت خود و ارزیابی سریع دیگران است تا تصمیمات بهتر باشد. این نوع اطلاعات استراتژیک از نظر ارتش بسیار ارزشمند است. همچنین این مهارت مهمی برای هر مجری است که روزانه هزاران تصمیم می گیرد. برای اینکه یک مجری برتر باشید ، باید به سرعت در این محیط VUCA ارزیابی و تنظیم کنید.
آنچه درباره مداخلات هوش هیجانی دانستیم:
تحقیقات نشان داده است که از سیست مهای آموزشی مبتنی بر هوش هیجانی برای توسعه و بهبود هنر توسعه حرفه ای و مهارتهای ارتباطی استفاده می شود.
به طور خلاصه ، آموزش و مربیگری هوش هیجانی می تواند به پزشکان در رسیدگی به این 10 زمینه که منجر به فرسودگی شغلی می شود ، با مدیریت خود و توسعه استراتژی های دیگران کمک کند.
منبع: وب سایت psychologytoday.com